امروزه پالاس بافی به برخی دلایل از جمله نبود بازار دائمی فروش، نزدیک نبودن تولیدات به نیاز مشتریان از رونق افتاده و تنها در معدود روستاها و جهت مصارف شخصی تولید میشود. همچنین از آن جایی که محصول پالاس بافی استفاده چندانی ندارد، این کالا بهسوی تزئینی شدن میرود. در نتیجه تولید آن بهمرور رو به فراموشی است.
گلیمهایی که با «شیوه پودگذاری» بافته میشود، یعنی تنها از نخ تار و نخ پود برای بافت آنها استفاده میشود و نخ پود با عبور از لابهلای نخ تار، طرح موردنظر را بهتدریج بر روی گلیم به وجود میآورد.
گلیمهایی که با «شیوه پودپیچی» بافته میشود، یعنی علاوه بر نخ تار و نخ پود، از پود نازک نیز در بافت گلیم استفاده میکنند و در واقع پود به حالت پیچش از میان نخهای تار عبور کرده و سپس با عبور پود نازک و بعد کوبیدن آن با شانه بافندگی نخهای تاروپود درهمپیچیده میشوند.
گلیمهایی را که به شیوه نخست بافته میشود، «گلیم ساده» (گلیم تخت = گلیم دورو) مینامند و از مهمترین مناطق تولید این نوع گلیم، میتوان به استانهای فارس، کردستان، اردبیل، بوشهر، خراسان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، سمنان و زنجان اشاره کرد.
گلیمهایی را که به شیوه پود پیچی بافته میشود، «گلیم سوماک» (= گلیم یک رو) مینامند و از مهمترین مراکز تولید آن میتوان استان کرمان، آذربایجان شرقی، اردبیل، خراسان، چهارمحال بختیاری، فارس و خوزستان را نام برد.
در برخی از نقاط روستایی استان زیراندازی به نام پلاس بافته میشود. پلاس از نظر ظاهری به گلیم درشتبافت شباهت دارد و روش بافت آن شبیه گلیم و از تاروپود پنبهای استفاده میشود با این تفاوت که در بافت پلاس از نخهای پنبهای نامرغوب و پست استفاده میشود است، پلاس در برخی مواقع پشمی است که به کار زیرانداز و فراهمسازی «سیاهچادر» برای ایلات و عشایر استفاده میشود. معمولاً برای تولید آن از نخ پنبهای نمره ۲ برای تار و نخ نمره ۵ برای پود در رنگهای مختلف استفاده میشود. گاه بهجای نخ پود از نوارهای باریک پارچهای که از لباسهای مستعمل بریده شده نیز بهعنوان پود استفاده مینمایند و بهعنوان زیراندازی کم بها مورد مصرف دارد. گاه برای بافت از پشم استفاده مینمایند که در آن صورت عایق رطوبت بوده و برای زمینهای مرطوب مناسب است. معمولاً بافت یک قطعه پلاس، حدود دو روز طول میکشد. موارد مصرف آن بهجز زیرانداز، کیف، سجاده، خورجین و … نیز است.
پلاسبافی بیشتر با موی بز انجام میگیرد اما نوع دیگر پلاسبافی با تکه پارچه انجام میگیرد. برای بافت این نوع از پلاس ابتدا دار پلاس را بهوسیله میخ سر پا میکنند، سپس شتها را از دور سر کار و کون کار میگذرانند و بعد بهخاطر اینکه تارها به همدیگر نرسد و به هم نخورد روی چوبکار را گل میکنند. سپس بهوسیله ماسوره و نخ پلاس را میبافند. برای بافت پلاس ابتدا چند ردیف شتها را میچینند که به آن ساده گویند بعد بهوسیله تکههای پارچه شروع به بافتن پلاس میکنند.
برای بافت پلاس ابتدا دار آن را بهوسیله دو میخ یا میله فلزی بلند را بافاصله معادل طول گلیمی که با نقش موردنظر است بر زمین فرومیکنند و بر یک میخ یا میله فلزی بلندتر در میان آنها قرار میدهند و سپس نخ تار را بهصورت چپ و راست بهدور آنها میپیچند. تارهای چله بر روی تیرهای بالا و پایین دار مرتب میشود و بهگونهای منظم در کنار همدیگر قرار میگیرد و بعد برای این که تارها به هم نخورد روی چوبکار را با گل میپوشانند. در همین مرحله است که میلهای به نام «کجو» یا «کوجی» نیز که کار جدا نگهداشتن تارهای زیرورو را به عهده دارد در محل میلهها قرار میگیرد.
بافت پلاس همانند گلیمِ ساده است و بیشتر بدون نقش و یا دارای نقوش بسیار ساده هندسی در تنوع رنگی محدود (عموماً دو یا سه رنگ) بوده که بهصورت نوارهای ساده در عرض دست بافته به کار میرود. گاهی برای پود از نوارهای باریک پارچههای نخی (اغلب کهنه و مستعمل) استفاده میشود و درنهایت دست بافتهای با تنوع رنگی زیاد که راهراه رنگی است تولید میشود.
بافتههای عشایر را عمدتاً زنان میبافند تولید پالاس نیز در جوامع عشایری روستایی تقریباً حالت حرفهای غیر دایم و فصلی دارد و بافندگان آن که بیشتر زنان و دختران خانهدار هستند بهموازات سایر فعالیتهای خود از اوقات فراغتشان برای بافت استفاده میکنند. قسمت عمده پالاسهای تولیدی زنان عشایر جنبه خودمصرفی دارد و بهصورت گوناگون مانند گلیم، گلیم چه، جوال، خورجین و غیره در زندگی روزمره آنان نیز در مراکز دادوستد محلی مبادله میشود و از این طریق بخشی از درآمد موردنیاز خانوار را تأمین میکنند. به دلیل اینکه عشایر دائماً در حال کوچ کردن و ییلاق و قشلاق هستند، بافتهها طوری طراحی و ساخته میشوند که بهراحتی با اسب و شتر قابلحمل باشند. خودکفایی عشایر، خودش را در بافتههای آنها همنشان میدهد.
تاریخچه هنر پلاسبافی به طور دقیق مشخص نیست و باتوجهبه اینکه بافتهها و منسوجات پشمی بهمرورزمان براثر سرما و گرما و یا تماس با خاک از بین خواهد رفت به این دلیل نمیتوان گفت تاریخ دقیق آن مربوط به چه زمانی است. اما باتوجهبه اینکه از دیرباز پالاس بهعنوان زیرانداز مناسب جهت محافظت از رطوبت، سرما و گرمای زمین بین خانوادههای روستایی و عشایر رواج داشته است و به این لحاظ در مفروش کردن کف چادرهای عشایر خراسان شمالی که اغلب در زمینهای مرطوب و بدون زهکشی برپا میگردد و نیز در خانههای روستایی مورداستفاده قرار میگیرد.
پلاسبافی در خراسان شمالی که میتوان گفت که قدمتی با زندگی عشایری دارد، با شماره ۱۶۸۸ در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت رسیده است.
انتهای پیام/